در آستانه
کوروش سمیعی
زبان و انشای استثمار و تجاوز به حقوق کارگر برای ترجمه و برداشت متفاوتی از برده داری در روز نوشت دنياى سرمایه داری، در تمام جهان به یک شیوه و یک رویکرد است. اخراج٬ تعویق در دستمزد، تحقیر کارگر در جامعه، کنترل زندگی و رفتارهای اجتماعی، سرکوب خواسته ها و اعتراضات و ...
همه این موارد که به نوعی از خاستگاه اردوی در وضعیت نشیب قرار گرفته سرمایه داری در برابر اعتراض کارگران به رنج و ستم دیدگی بر میخیزد، به تمامی خود میتواند دلیل محکم و قانع کننده ای باشد برای اینکه طبقه کارگر از حاشیه کار شبانه روزی و جنگ اعصاب، در رفاه نبودن و فقر، متلاشی شدن کانون خانواده و در خطر انجام جرم قرار گرفتن، تبدیل به نیرویی برای سرنگونی طلبی و به دست گرفتن جریانی چون یک انقلاب تمام عیار و انسانی و به دست گرفتن قدرت سیاسی در برابر اردوی سرمایه باشد. کارگری که هر روز در اجبار کار سنگین و مشقت بار، حتا به امنیت و رفاه نسبی خود و خانواده اش نمی تواند اطمینانی داشته باشد، از پس خرج و مخارج اولیه زندگی خود نمی تواند بر بیاید٬ نیرویی نیست که بتوان خاموش فرضش کرد.
وقتی جامعه ای بر مبنای نظام طبقاتى٬ بر مبنای کنترل اجتماعی، بر مبنای تفتیش عقاید و غلبه دستور و آپارتاید بر آزادی فردی و اجتماعی طراحی شده باشد، وقتی فضای فرهنگی یک جامعه نه بر خواست انسان ها و شهروندان که بر خواست و اراده حکومت بورژوازى و اعمال قدرت بیمار گونه و خشن و رعب آور باشد، قبول شرایط و تحمل وضعیت روز به روز برای مردم کمتر و کمتر خواهد شد. رفاهی که وجود ندارد، امنیتی که در حصر و انحصار نیروی فشار بر جامعه قرار گرفته و اوضاع وخیم معیشتی و ... خود باعث این است که همان کارگر، همان شهروند تبدیل به مبارزی برای مقابله با تعرض هاى حکومت ها و عوامل بورژوازی شود. امر و افق این مبارزه، نه برای رسیدن به تغییر و نه برای دست یابی به اندکی رفاه، که برای به دست آوردن آزادی کامل سیاسی و اجتماعی و تحقق پذیری زندگی در جهان آزاد و برابر است .
مردمی که سالها در جامعه ای طبقاتی زندگی کردند و آسیب اختلاف قشرهای مختلف جامعه را در تقابل با خواستها و نوع برخوردشان با مسائل و حتا مخالفتها و مبارزه های خود دیدند٬ آیا حاضر میشوند در افق رو به روی خود حتا یک قدم به سمت آلترناتیوی مایل شوند که هنوز به حاکمیت نرسیده در پی انتخاب کاخ و قصر است و در تقویم در به در روزی مناسب برای تاج گذاری؟
جامعه ای که سالهاست از آسیب مذهب و سانسور مذهبی، از خفقان مذهب و تحجر مذهبی به تنگ آمده و لطمه خورده، از اختلاف ها و نشیب های قومی و شکاف های مرز بندی شده آسیب دیده٬ آیا حاضر است پذیرای آلترناتیوی باشد که قرار است اسلام و مذهب را در بسته بندى دیگری تعریف کنند؟
این بحث را به هزار شکل و هزار فرم دیگر می توان پیش برد تا به این نتیجه رسید که تحرکات انقلابى پیش روی مردم ایران٬ و حتا کشورهای خاورمیانه و شمال آفريقا که امروز درگير يک مبارزه وسيع سياسى براى تغییر اند٬ براى پيروزى تمام عيار افقی به غیر از یک حکومت کارگری نميتواند داشته باشد. حتا اگر در اين روند با توجه به قدرت و دخالت دولتهاى غربى و رسانه ها و تبلیغات گوناگون اردوی سرمایه بر علیه مبارزات انقلابى و شکست آن بخواهند آلترناتیو دیگری به اين جوامع تحميل کنند. اما از آنجایی که زبان استثمار و تجاوز به حقوق کارگر در تمام جهان یک زبان مشترک و یک آسیب همسو است، هیچ قدرت و نیروی سرکوبی نمی تواند خیزش و موج سرنگونی طلبی مردم را در برابر این رویداد تاریخی و عظیم و این جوشش و تلاش اردوی پرولتاریا برای غلبه بر جهان سرمایه را نادیده بگیرد .
امروز با توجه به اوضاع بحرانى در جهان٬ کارگران و محرومان شانس و فرصت دخالت دارند و ميتوانند راه حل سوسیالیستى و کمونیستى را طرح کنند. امروز جهان می تواند بستری برای کاربردی کردن آزادی و برابری باشد. می تواند اگر محدوديتهاى پيشروى اين جنبش را پاسخ دهد. چون اگر برای مقابله و مبارزه در تظاهرات ها و اعتراضات خونی ریخته می شود، اگر در زندان ها و بند های سیاسی در تجاوز کده های حکومت ها آزادیخواهی مورد تعرض و شکنجه قرار می گیرد، اگر گلو و حنجره ای طناب پیچ شده به دار آویخته می شود، اصل مبارزه امری به غیر از آزادی و برابرى و رفاه نمی تواند باشد، چه در ایران که جمهوری اسلامی وظیفه و ماموریت جنایت را سازماندهی می کند، چه در لیبی که قذافی سیل خون براه می اندازد و چه در مصر و یمن و سوریه و همه جا. هیچ آلترناتیو سیاسی به غیر از سوسیالیسم و کمونیسم نمی تواند جامعيت خواسته های مردم را در بر بگیرد. نمی تواند بنا به اینکه در ماهیت و مانیفست هیچ تفکر سیاسی به غیر از سوسیالیسم و کمونیسم برگرداندن اختیار انسان به انسان امر و افق پیش روی جریانش نمی تواند باشد. هیچ آلترناتیوی چون کمونیسم کارگری و سوسیالیسم نمی تواند در مقابله با ناسیونالیسم و برای ریشه کنی مذهب و آپارتاید جنسى٬ راه حل رادیکالی بر مبنای اصول آزادى و رهائى انسان ارائه دهد !
پيروزى اما نه ساده است و نه بدون مانع. بايد نيازها و پاسخهاى جنبش ما جواب درخور کمونيستى بگيرند و راه پيشروى را باز کنند. تحقق کمونیسم در جهان برده داری معاصر و رسیدن به آزادى و برابری و جامعه ای خوشبخت و انسانى٬ نيازمند حضور قدرتمند طبقه کارگر در صحنه سياسى است. احتیاج به رهبری کردن و شکل و جهت دادن و مسیر بخشیدن به حرکت سرنگونی خواهی و آزادی خواهانی را دارد که قرار است آخرین خبرشان، بهترین خبر برای جهان معاصر باشد .
بیش از همیشه تاریخ، امروز پیوستن به این حزب و مبارزه رادیکال سیاسی کردن٬ نقش تعیین کننده ای در آینده و ماهیت انقلابی دارد که در حال وقوع است. حزب اتحاد کمونیسم کارگری حزب اين جنبش و حزبى براى انجام اينکار است. جهان در تاريکى سرمايه تنها با انقلابى ضد سرمايه ميتواند از ایران تا کشورهاى خاورمیانه، از جهالت مذهبى و خرافات ناسیونالیستى و آپارتاید عبور کند. زنده باد سوسیالیسم ! *